حضرت جوادالائمه*ع*

مسعود مهربان مسعود مهربان مسعود مهربان · 1404/3/6 16:46 · خواندن 1 دقیقه

بنام خدا

--؛----

موضوع: حضرت جواد(ع)

شاعر: سائل اصفهانی

--؛----

من غریب اهل بیت حیدرم

حجت اللهم حسین دیگرم

کربلای من دیار غربتست

کنج حجره قتلگاه آخرم

دست تقدیر فلک با من چه کرد

شمر آمد در وجود همسرم

شمر خنجر از کَفَش انداخته

سم شده خنجر کنون در پیکرم

تشنگی یعنی دلی در انتظار

تا رسد کی ساقی آب آورم

شعله خیزد از عطش اندر جگر

تشنه کامی چون علی اکبرم

کوفیان در پشت درب حجره اند

خنده هاشان زخم قلب پرپرم

زائر گودال قتلگه کجاست؟

چون حسین در انتظار مادرم

فاطمه لختی شتابان تر بیا

جان رسیده در گلو و حنجرم

من که عمری ذکر زهرا بر لبم

دوست دارم تا ببینم دلبرم

دل هوای قامت خم کرده است

تا بسوزد از غمش بال و پرم

چهره ی نیلی غم پنهانیَم

کاش مادر رو نگیرد در بَرَم

گر چه در بازو ندارد قدرتی

کاش گیرد در بغل زهرا سرم

کاش بندد فاطمه چشمان خود

تا نبیند چهره ی نیلوفرم

بس که تنهایم دم جان دادنم

کس نمی بندد دو چشم مادرم

بس که می سوزد دلم از سوز سم

مشت کردم در دو دستم بسترم

من به خود می پیچم از سوز جگر

اشک می ریزم ز چشمان ترم

هر کسی که سائل من می شود

با خودم تا باغ جنت می برم

--؛----

التماس دعا